اگر چه این جنگ خونین و تلفات آن ناخوشایند و دردناک بود، اما بدون شک این تقابل پیامدها و نتایجی برای طرفین منازعه در بر داشت، که در نوع خود قابل تأمل است. و دور از ذهن نیست که نتایج این حوادث انعطاف ملموسی در تعاملات طرفین ایجاد کند. شاید این انعطاف تغییرات جدی در این منطقه را در آینده‌ای نه چندان دور ایجاد کند. مقدمات این تحولات با تأمل در موضوع، از زوایای مختلفی قابل بررسی می باشد.


قدرت نظامی و تسلیحاتی: اگرچه قدرت نظامی و تسلیحاتی اسرائیل و حماس قابل مقایسه نیست، اما با نگاهی اجمالی به تحول نظامی حماس از ساده‌ترین تسلیحات تا موشک هایی با برد بیش هست ۲۴۵ کیلومتر، و از پرتاب چهار موشک در سال ۲۰۰۱ به بیش از ٣٠٠٠ موشک در سال ۲۰۲۱ و تعطیلی بخش عظیمی از اسرائیل، و در تیر رس قرار گرفتن تمام مناطق اسرائیل، بیش از پیش قدرت دفاعی و تهاجمی حماس را توسعه داده و به شکل جدی امنیت اسرائیل را به خطر انداخته است.

تاثیر رسانه های آزاد: از زمان جدال اسرائیل با فلسطینی‌ها اغلب به دلیل نبودن رسانه‌های آزاد و سلطه رسانه‌ای غرب، عمق فاجعه معمولاً وارونه به دنیا مخابره می‌شد. و اگرچه امروز برخی از رسانه‌های معاصر بر اساس اهداف حامیان خود تلاش می‌کنند، از فلسطین و یا از حقیقت دفاع کنند، قابل انکار نیست. اما آنچه اسرائیلها و موجودیت شان را در منطقه به شکل جدی تهدید می‌کند، قدرت، سرعت و دقت شبکه‌های اجتماعی در انتقال بدون واسطه و مستند اطلاعات به سرتاسر دنیای آزاد می‌باشد که خود موجی از نفرت جهانی را علیه اسرائیلی‌ها ایجاد کرده است.

توهم گنبد آهنین: با این جنگ ١١ روزه و حوادث آن، رویای نفوذناپذیر بودن گنبد آهنین و امنیت پوشالی زندگی در زیر آن به شکل جدّی مورد تردید قرار گرفت. و تنها استدلال و توجیه اسرائیل برای عبور ١٠ الی ٢٠درصد موشکهای حماس از گنبد آهنین، توجیه مضحک نقص فنی آن بوده است، آن‌هم با صرف میلیاردها دلار .

 از دیدگاه اقتصادی: صرف روزانه میلیون‌ها دلار برای ادامه‌ی جنگ با فلسطینی‌ها در اوضاع نابسامان اقتصادی جهان، امنیت سرمایه‌گذاری و ادامه‌ی حیات اقتصادی در فلسطین را برای اسرائیلی‌ها به شکل جدی به مخاطره انداخته است. در صورتی که فلسطینی‌ها ده‌هاست که از زمین دریا و هوا محاصره بوده و عملاً چیزی برای از دست دادن ندارند، و در مجموع اقتصاد قابل ذکری ندارند که با این جنگ‌ها تهدید شود. در صورتی که اقتصاد اسرائیل در این دوران کوتاه بشکل جدّی تهدید شده است.

پذیرفتن یک واقعیت غیر قابل انکار: جدّیت و قدرت حماس در حمایت از فلسطینی‌ها و در تقابل با حملات اسرائیل، این نیروی سیاسی، مذهبی را از یک حزب ارتقا داده و به عنوان اصلی‌ترین طرف درگیر با اسرائیل به عنوان یک حقیقت اجتناب‌ناپذیر، نه تنها برای اسرائیل بلکه برای منطقه و جهان مطرح کرده است. که راهی جز تعامل با این واقعیت را بر جای نگذاشته است. 

از دیدگاه روانی: مردم فلسطین سالهاست با جنگ و آوارگی دست به گریبانند و راهی برای خروج از این وضعیت ندارند و آنچه باقی مانده است، تنها و تنها مقاومت است. اما آیا برای نسل‌های جدید اسرائیلی که امکان زندگی در امن‌ترین مکان‌های دنیا را دارند، قابل توجیه است که در زیر باران موشکهای حماس ادامه حیات دهند؟ آیا این وضعیت، نسل جدید اسرائیلی را به فکر ادامه حیات در خارج از منطقه هدایت نمی‌کند.

تحول در منابع انرژی: با تحول در منابع انرژی از فسیلی به انرژی‌های تجدیدپذیر، آرام، آرام دیگر فرضیه‌ی امنیت انتقال انرژی و دفاع از شاهراه انتقال آن برای برخی از کشورهای توسعه‌یافته توجیه چندانی ندارد. در نتیجه دیگر اسرائیل از حمایت‌های بی قید و شرط بخشی از کشورهای غربی برخوردار نخواهد بود.

 در پایان با توجه به عوامل پیدا و پنهان موجود و قبول واقعیت‌های ملموس، صرف هزینه‌های گزاف در جنبه‌های مختلف مذکور برای اسرائیل توجیه چندانی ندارد، و دور از ذهن نیست در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد تحولات عمیق و ریشه‌ای در آزادی ملت‌های منطقه باشیم.